Web Analytics Made Easy - Statcounter

مادران شهدا یک به یک به ما ملحق می شدند، ساک و زنبیل و وسایل داشتند. همه آن‌ها را خوب می‌شناختم، اما آن روز برای نخستین بار با واژه «شهید گمنام» آشنا شدم, آن هم وقتی که مادر «شهید بهروز صبوری» به جمع ما اضافه شد. - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم-رضا شاعری

باذن الله... حالا که آمده ای! گفت: اگر برای خداست پس بگذار گمنام باشم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

...

اول

حالا که آمده‌اید، بازگشت تان من را دوباره با خود برد به سال‌های دور و نزدیک به معجزات بی شمار شما، به صفا و معرفت و مجاهدت تان، به شما که از تبار عاشوراییان هستید، به شما که از نسل مالک و میثم و عمار هستید، شمایی که خاکریزهای دفاع مقدس از شور و شوق جوانی تان رونق گرفته بود و بازار اخلاص میان شما از هر جای دیگری داغ تر بود. به شمایی که حتی وقتی برگشتید با خودتان نشانه هایی آوردید.

یقین دارم در روزگار حیات مادی تان، آن قدر ملکوتی شده بودید و سیمای تان آن قدر نورانی شده بود که چشم هر صاحب دلی را به خود جذب می کردید، و هر بار دیدارتان آدم ها را به سوی حسین(ع) می کشاند. حالا اما بعد از سال ها، عزم نیت بازگشت کرده اید، از جزیره مجنون، ام الرصاص، شرق دجله و... می آیید، به خالصانه ترین شکل ممکن، بی نام و نشان، به نام نامی حضرت مادر و در روز شهادت شان...

دوم

خیل یاران روزهای خون و آتش با فدا کردن جانشان... عند ربهم یرزقون شدند. همت‌ها، باکری‌ها، برونسی‌ها و... از زمان جدا شده و به ملکوت پیوستند. اروند، دجله، هورها شاهد جدایی‌ها بودند. در گوشه ای از تاریخ «آب» جسم خاکی آقا مهدی باکری را با خود می برد تا خدا وصیت آن «مرد» را خالصانه بپذیرد... خدایا مرا پاک بپذیر!! پاکیزه رفت و گمنام و هیچ گاه پیکرش بر نخواهد گشت... گمنام تر از همه آن مجاهد سالک و برادران رشیدش بود...

در این میان اندکی از صف یاران دریادل، شهدا، سرداران و رزمندگان از کاروان باز ماندند و چه رنجی از این تنهایی و سکوت کاروان می کشند! رنجی جانکاه که در شیرینی یاد یاران رفته ذره، ذره آب می شوند. هنوز هم فریاد هم رزمانشان در گوش زمان می پیچد.

سوم

حالا که آمده اید، پرواز خیال مرا با خود برد جایی حوالی تابستان سال 73 در گوشه ای از محله امامزاده حسن(ع)، چه روزگارانی بود، هر پنجشنبه با سیدخانم می رفتیم جلوی حرم تا اتوبوس بیاید و برویم زیارت مزار شهدا...

مادران شهدا یک به یک ملحق می شدند، ساک و زنبیل و وسایل داشتند همه آن را خوب می شناختم، اما آن روز برای نخستین بار با واژه «شهید گمنام» آشنا شدم, مادر «شهید بهروز صبوری» آن هفته به جمع ما اضافه شد، دستش را کرد توی ساکی که با ساندیس بافته بود، یک مشت شکلات داد به من، دست کشید روی سرم و قربان صدقه ام رفت، مهربانی اش، محبت سیدخانم را برایم تداعی کرد، با همان مهربانی و صفا رو کرد به مادران شهدا که رفقا وهمسایگانش بودند و گفت: دعا کنید «بهروز منم برگرده...» و منی که متحیر شده بودم از مادر پرسیدم؛ مگه شهیدا بر نمی گردن؟ و قصه شهدای گمنام را آن روز شنیدم..شهید که حکایت بازگشت فرزندش توجه ایرانیان را به خود جلب کرد...

ما خانواده شهدا بعد از جنگ ناب ترین صحنه ها را در پنج شنبه های بهشت زهرا(س) دیدیم، ما با مادران شهدا زندگی کردیم.. ای کاش دوربینی بود و لحظه به لحظه آن ایام را ثبت می کرد... و شما مپندارید که سن و سال از عشق کم می‌آورد! اینجا در گذر زمان عشق بازی مادران چشم انتظار را دیدیم که چگونه مجاهدانه به دنبال فرزندان شان بودند..و صفا و سادگی آن پیرزن که 30 سال پیش با شکلاتی کام یک کودک دبستانی را شاد کرد عشق است...

هر آنچه باید درباره تشییع شهدای گمنام بدانید

آخر نوشت

حالا جایی حوالی پاییز 1402 این بار فرزندان این کهن بوم و بر برگشته‌اند، همه می‌آییم و یقین دارم از همه مهم تر مادران شهدا برای شما مادری خواهند کرد... در روز و جایی که صاحب مجلس مادر سادات است...

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: فاطمیه خانواده شهدا تشییع شهدا دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس شهدای گمنام مادران شهدا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۰۵۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دوست داشت گمنام باشد و حالا یک قطعه پلاک از او باقی مانده

روز گذشته بود که خبر شناسایی پیکر مطهر شهید جواد مراثی از رزمندگان لشکر مقدس ۱۴ امام حسین(ع) منتشر شد و بر این اساس از طریق پلاک هویت شناسایی و انتظار ۴۲ ساله خانواده این شهید پایان یافت.

به گزارش خبرگزاری ایمنا،روز گذشته بود که خبر شناسایی پیکر مطهر شهید جواد مراثی از رزمندگان لشکر مقدس ۱۴ امام حسین (ع) منتشر شد و بر این اساس از طریق پلاک هویت شناسایی و انتظار ۴۲ ساله خانواده این شهید پایان یافت.

خبر شناسایی پیکر مطهر این شهید والامقام عصر روز گذشته توسط جمعی از فرماندهان نظامی و مدیران شهری به خانواده وی اعلام شد.

شهید مراثی سال ۱۳۳۸ در اصفهان متولد شد و سرانجام در تاریخ ۱ اسفندماه سال ۱۳۶۰ در چذابه به شهادت رسید و پیکر مطهرش بازنگشت.

متن وصیت‌نامه این شهید نیز به شرح زیر است:

متن وصیت‌نامه شهید تازه تفحص شده، شهید جواد مراثی به شرح ذیل است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

ربنا افرغ علینا مر او تَبَتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ

قبل از هر چیز درود به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی و سلام بر شهدان اسلام از کربلای حسین تا کربلای خمینی.

اکنون که به آرزوی قلبی خودم رسیدم و تسلیم دست نشانده‌ی آمریکا جنایتکار یعنی صدام بعثی آن مزدور عراقی نشدم خدا را شکر می‌کنم و امیدوارم خداوند این قربانی بسیار ناچیز را از خانواده‌ی ما قبول کند.

ان‌شاءالله، پدرم و مادرم خبر شهادت پسرتان جواد را شنیدید امید دارم از خبر شب عروسیم برایتان شادتر باشد به خدا قسم این را از ته قلبم

به شما می‌گویم امیدوارم مشتی باشد بر دهن دشمنان خارج و منافقین داخل و به خدا راضی نیستم برای گربه کنید چون گریه شما شاید باعث شاد شدن دشمنان اسلام و انقلاب شود و از خدای بزرگ می‌خواهم که شماها با صبر انقلابی خود ندای شهدا را به گوش ابرقدرت‌های ظالم و ستمگر برسانید و پیام‌آور خون آن‌ها شما باشید که خدای نکرده انقلاب ما باز دست آن ظالمان جهانخوار نیافتد البته تا این ملت رنج دیده و شهید داده هستند خواب بازگشت این انقلاب را باید ببینند.

پدر و مادر عزیزم من از شما چگونه تشکر کنم که مانع از رفتنم به این راه مقدس و اسلامی نشدید و مرا با کمک خدای بزرگ یاری کردید تا قدمی اگر قبول باشد نزد الله برای اسلام و قرآن و میهن عزیزم بردارم و امیدوارم در روز رستاخیز اگر لیاقت شهیدی از شهیدان خدا در من باشد بتوانم جبران این همه لطفی که در حق من کردید را بکنم. ان‌شاءالله.

دیگر این که شماها را به خون شهدا قسم اگر این حسین زمان یعنی امام عزیزمان خمینی بزرگ را تنها بگذارید و او را یاری نکنید که در روز قیامت این شهدا هستند که جلوی شماها را می‌گیرند و از شماها شکایت می‌کنند.

در پایان پیروزی اسلام و مسلمین و طول عمر رهبر انقلاب امام خمینی و صبر و بردباری برای خانواده شهدا و شفای مجروحین و معلولین و پایداری دولت جمهوری اسلامی ایران را از خدای منّان خواستادم. والسلام»

در ادامه نیز تصاویری از این مادر شهید را مشاهده می‌کنید:

کد خبر 749589

دیگر خبرها

  • پخش فصل جدید «رخ‌ مادر» از امشب
  • «رخ‌ مادر» امروز از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • «رخ‌ مادر» روی آنتن شبکه افق/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • شهرستان اشکذر میزبان شهید گمنام
  • «رخ‌ مادر» از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • استقبال از پیکر مطهر دو شهید گمنام دفاع مقدس
  • پیکر شهید گمنام وارد یزد شد
  • استقبال از ۲ شهید گمنام در فرودگاه کرمان
  • دوست داشت گمنام باشد و حالا یک قطعه پلاک از او باقی مانده است
  • دوست داشت گمنام باشد و حالا یک قطعه پلاک از او باقی مانده